پوستر بیست‌ونهمین هفته فیلم و عکس مشهد منتشر شد برنامه صداوسیما برای دلجویی از هموطنان اهل سنت بهرام افشاری و سروش طاهری در تور آمریکای شمالی با «چه کسی جوجه‌تیغی را کشت؟» فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون (۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) + زمان پخش مدیر پخش شبکه یک صداوسیما عزل شد| اعلام جرم علیه ۸ نفر چهره ماندگار | درباره جلال‌الدین معیریان، بنیان‌گذار چهره‌پردازی کلاسیک ایران سایه مات خندوانه | نگاهی به برنامه ۱۰۰۱ و انتظارات برآورده نشده آن گفت‌وگو با استادان دانشگاه‌های مشهد به‌مناسبت روز ملی معماری پرورده آفتاب ایران | مختصری در احوال و آثار شیخ بهایی روایتی سینمایی از یک قهرمان | گفتگو با عوامل فیلم سینمایی صیاد انتشار فراخوان جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان تفلیس آغاز اکران انیمیشن رویاشهر در سینما آیا نویسندگان پرفروش آینده دنیا باید ستاره فضای مجازی باشند؟ جایزه یک عمر دستاورد موسسه فیلم آمریکا برای فرانسیس فورد کوپولا فیلم کوتاه داستانی «جای خالی» در جشنواره ایتالیایی برنامه‌های رادیو به مناسبت سالروز شهادت امام‌جعفرصادق(ع) + زمان پخش اکران سیار انیمیشن «رؤیاشهر» در شهر‌های فاقد سینما درگذشت پاپ تماشاگران «مجمع کاردینال‌ها» را چند برابر کرد
سرخط خبرها

سرگشتگی در عین خودشیفتگی | نگاهی به «چرا گریه نمی کنی؟»، دومین فیلم علیرضا معتمدی

  • کد خبر: ۲۰۹۹۶۸
  • ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۸
سرگشتگی در عین خودشیفتگی | نگاهی به «چرا گریه نمی کنی؟»، دومین فیلم علیرضا معتمدی
«چرا گریه نمی کنی؟» فیلم خوش رنگ و بامزه‌ای است که ادعا‌های بزرگش مخاطب را پس می‌زند و چهره هایی، چون علی مصفا، مانی حقیقی، فرشته حسینی، باران کوثری و هانیه توسلی هم نمی‌توانند نجاتش دهند.

محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز؛ یکی از عناوین شکست خورده اکران سینما‌های ایران در نیمه دوم سال ۱۴۰۲، «چرا گریه نمی‌کنی؟» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا معتمدی است؛ فیلم خوش رنگ و بامزه‌ای که ادعا‌های بزرگش مخاطب را پس می‌زند و چهره هایی، چون علی مصفا، مانی حقیقی، فرشته حسینی، باران کوثری و هانیه توسلی هم نمی‌توانند نجاتش دهند.

«چرا گریه نمی‌کنی؟» که اولین بار در جشنواره فیلم فجر سال گذشته، با حاشیه‌های زیاد و علنی شدن اختلاف بین عواملش، به نمایش عمومی درآمد، آن روز‌ها به مثابه اثری کنجکاوی برانگیز با استقبال مخاطبان جشنواره همراه شد، اما فروش کمتر از ۵۰۰ میلیونی این فیلم در اکران عمومی که از آذر امسال آغاز شده، حاکی از آن است که مخاطبان سینمای ایران توجه چندانی به این اثر متفاوت نشان نداده اند.

قصه این فیلم که خود علیرضا متعمدی آن را به رشته تحریر درآورده است، حول محور شخصیتی به نام علی می‌گردد که در حادثه‌ای تلخ، برادرش را از دست داده و دچار نوعی سرگشتگی و بی معنایی در جهان مدرن امروز شده است. علی که نمی‌تواند گریه کند، مورد لطف و توجه اطرافیانش قرار دارد و هر کسی تلاش می‌کند به نحوی او را به روال عادی زندگی برگرداند.

عجیب‌ترین نکته شخصیت پردازی این اثر، ناموجه بودن رفتار‌های شخصیت اصلی است. ما درواقع با مردی طرفیم که نه شبیه افراد افسرده است و نه چندان درباره معنای زندگی می‌اندیشد؛ برعکس، با مرد خودشیفته‌ای سروکار داریم که آدم‌ها را با دست پس می‌زند و با پا پیش می‌کشد، فعالیت‌های روزانه اش در زمره برنامه شادترین مردم دسته بندی می‌شوند و بیشتر از آنکه پریشان باشد، به مرد ابلهی می‌ماند که همه تلاشش را برای جلب ترحم دیگران به کار بسته است. به این مؤلفه‌های شخصیتی، وضع اقتصادی مطلوب را هم اضافه کنید که نه تنها با شغل او تناسبی ندارد، بلکه به نحو ضمنی، دغدغه‌های وجودی را مخصوص اقشار مرفه جلوه می‌دهد.

در «چرا گریه نمی‌کنی؟» مایه‌هایی از فانتزی به چشم می‌خورد، اما فانتزی بودن فقط به در و دیوار‌های رنگی، طراحی داخلی مینیمال و شخصیت‌های عجیب با رفتار‌های نامتعارف که به همه چیز می‌خندند، مربوط نیست. درواقع، فیلم علیرضا معتمدی یک کمدی کم رمق است که تلاش می‌کند از منظر بصری زیبا باشد و در محتوا نیز عمیق به نظر برسد؛ تلاش‌هایی که در مورد نخست تا حدی جواب می‌دهد، اما در مورد دوم به ضد خودش تبدیل می‌شود.

«چرا گریه نمی‌کنی؟» فیلم خوش سروزبانی است که لایه‌های مختلفش با بامزگی‌های کلامی و موقعیت‌های جالب تزیین شده اند و این مهم‌ترین خصیصه‌ای است که می‌تواند دل مخاطب را گرم کند؛ به ویژه که تنوع لوکیشن معمولا توجه مخاطب ایرانی را جلب می‌کند.

این فیلم، به دلیل لحن نوآورانه اش در شوخی‌ها و موقعیت ها، تنوع بصری در لوکیشن‌ها و طراحی صحنه و لباس، ترکیب بازیگرانش که اغلب به عنوان هنرپیشه‌های فیلم‌های موسوم به روشن فکری شناخته می‌شوند و البته به واسطه موضوعی که گویا درک درستی از آن ندارد، بسیار مورد توجه برخی منتقدان قرار گرفته است و جملاتی در تمجید از این اثر نوشته و گفته شده اند که خواننده را به حیرت می‌اندازد.

عده‌ای مایل اند این فیلم را اثری پست مدرن بنامند و علی را روشن فکر سرگشته‌ای قلمداد کنند که دچار بی معنایی شده است؛ درحالی که در اتمسفر قصه نه از پست مدرنیسم خبری هست و نه به شخصیت اصلی می‌آید که اساسا دغدغه معنا داشته باشد. از دیگرواکنش‌های عجیب به این اثر جوان پسند، می‌توان به این نکته اشاره کرد که عده‌ای «چرا گریه نمی‌کنی؟» را اثری فلسفی و مرتبط با مطالعه عرفان دانسته اند که این لباس هم مطلقا بر اندام فیلم علیرضا متعمدی اندازه نخواهد بود.

درواقع، ما با فیلم ساده‌ای طرفیم که کارگردانش مایل است (درست مثل فیلم قبلی او با نام «رضا») نقش اول باشد و دو زن در کنارش حضور داشته باشند؛ خواه به جنگ بر سر رضا یا به صلح در کنار علی. از فیلمی حرف می‌زنیم که ظاهرا حتی نقش اول بودن هم کارگردانش را سیراب نمی‌کرده و یک همزاد بی دلیل برای خودش تراشیده است تا بدون کمترین کارایی دراماتیک، موقعیت دوچندانی برای بروز استعداد‌های آقای کارگردان فراهم آید.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->